آژانس خبری موکریان - چکیده: قدرتگرفتن آرامآرام مطالبات حزبی در مناطق کُردنشین ترکیه به رهبری «صلاحالدین دمیرتاش»، رهبر حزب دموکراتیک خلقها و هماوردی در انتخابات اخیر و به دستآوردن ١٣ درصد آرا معادل ٨١ کرسی پارلمانی، حاکی است تاکتیک اردوغان و تئوریسینهای حزب عدالت و توسعه در سیکل ثابتی گرفتار شده و در حال نتیجه عکس است. تقابل «حزب عدالت و توسعه» و حزب «دموکراتیک خلقها» فراتر از تقابلی گفتمانی است. بهنظر میرسد ١٥ سال پیش زمانی که حزب عدالت و توسعه با شعار برابری و دموکراسی پا به عرصه سیاسی ترکیه گذاشت، به دموکراسی و مشارکت اپوزیسیون در حاکمیت نگاهی تازهای داشت و تلاش کرد با همپوشانی و بهکارگیری رأی گروههای مخالف احزاب ملیگرای تُرک، به بستر جریانات سیاسی ترکیه وارد شود که در این راه موفق شد. برنامه حزب عدالت و توسعه و شخص «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهوری ترکیه، گفتوگو با جریانات مخالف و معاند بود و با شعار «پایان جنگ» در ترکیه و آغاز «مذاکرات آشتی» کلیدواژه سیاسی را مطرح کرد که درنهایت، حزب کارگران کردستان (پکک) را بر سر میز مذاکره آورد. استقبال کردها و حزب کارگران کردستان (پکک) و احزاب هوادار آن از پروژه آشتی، با کسب اکثریت رأی کُردهای اسلامگرای مناطق کردنشین بهنفع حزب عدالت و توسعه همزمان شد، یعنی زمانی که مذاکرات آشتی بهوجود آمد و مردم احساس فضای باز سیاسی کردند، اسلامگرایان کرد به سمت حزب عدالت و توسعه گرایش بیشتری نشان دادند و این نشاندهنده عملیشدن سیاست اردوغان بود. گفته میشود بازشدن فضای سیاسی ترکیه و اجازهدادن به فعالیت قانونی احزاب هوادار پکک، تاکتیکی برای جذب حداکثری رأی کردها بهنفع حزب عدالت و توسعه است و این فضای باز سیاسی درحالیکه کردها را امیدوار در مشارکت در قدرت میکند، تقابل نیروهای چپ به رهبری حزب دموکراتیک خلقها با کردهای اسلامگرا کفه ترازو را به سمت حزب عدالت و توسعه سنگین میکند و اسلامگرایان کرد را به سمت این حزب میکشاند. عدهای این را تاکتیک موفق و اجراشده حزب عدالت و توسعه به حساب میآورند. اما نکته اینجاست، قدرتگرفتن آرامآرام مطالبات حزبی در مناطق کُردنشین ترکیه به رهبری «صلاحالدین دمیرتاش»، رهبر حزب دموکراتیک خلقها و هماوردی در انتخابات اخیر و به دستآوردن ١٣ درصد آرا معادل ٨١ کرسی پارلمانی، حاکی است تاکتیک اردوغان و تئوریسینهای حزب عدالت و توسعه در سیکل ثابتی گرفتار شده و در حال نتیجه عکس است. شواهد امر گویاست، اردوغان در دو، سه سال گذشته این موضوع را درک کرده بود که این رویکرد دیگر از حالت تاکتیک خارج شده و باید رویکرد دیگری برگزیند. انتخابات هفتم ژوئن، ترس اردوغان از عملیشدن این موضوع را آشکار کرد. بههمیندلیل، اردوغان با شروع بلوای سیاسی و آغاز مجدد جنگ میان ارتش ترکیه و حزب کارگران کردستان، ورود به خاک سوریه توسط ارتش ترکیه، درگیریهای خیابانی در مناطق کردنشین، دیگر به حزب دموکراتیک خلقها بهعنوان تاکتیک یا آلترناتیو نگاه نمیکند، بلکه همگرایی عملی و نظری حزب دموکراتیک خلقها و حزب کارگران کردستان در «شهرها» و «کوهستان قندیل» و«زندان اِمرالی»، محل نگهداری «عبدالله اوجالان»، رهبر دربند حزب کارگران کردستان را استراتژیای برای تضعیف حزب متبوعش میداند. بههمیندلیل تلاش دارد مانند رفتارهای اجتماعی حزب دموکراتیک خلقها، طرفداران خود را به خیابان بیاورد و بهوسیله فشار سیاسی و مردمی، از مشروعیت احزاب حامی کردها بکاهد؛ تا جایی که در یکی از این تجمعات چند روز گذشته در بین حامیانش، دمیرتاش را «بچه» خطاب کرد و گفت در انتخابات آینده به یاری خدا ٥٠٠ کرسی به دست خواهند آورد و حزب دموکراتیک خلقها را به حاشیه خواهند راند. *منبع: شرق