✍️ سیروان محمودی مدیر انجمن جامعهشناسی ایران- دفتر سردشت سوال اساسی این است که چرا این « سیستم_نوین بهرهکشی» برساخته شده و به آن مشروعیت داده شده و متأسفانه مشروعیت آن از جانب جامعه نیز تأیید شده است؟! طبق تجربه زیسته و مصاحبههایی که با افراد بهاصطلاح «کولبر» داشتهام اغلب آنان نیز به این پدیده مشروعیت میدهند؛ چه به صورت تحمیلی و چه به صورت تعمدی. پدیده کولبری را باید از دو بعد تحلیل و بررسی کرد؛ بعد «ساختاری و نهادی» و بعد «فردی». از بعد ساختاری پدیده کولبری ماحصل ساختارهای کژکارکرد و ناکارآمد نظام اجتماعی است که آن را به صورت یک خردهفرهنگ درآورده و به آن مشروعیت بخشیدهاست. از بعد فردی هم میتوان بیان داشت که سوژه (انسان) عامیلت خویش را بر اثر هژمونی ساختار از دست داده و در تقلای زندهماندن در این ساختار، آگاهی تاریخی و اجتماعیاش را تباه کرده است و به صورت خودآگاه و ناخودآگاه به آن نیز مشروعیت بخشیده و به نحوی آن را دوباره برساخته و بازتولید میکند. منبع اطلاعات و دادههای موثق برای تحلیل و بررسی یک پدیده یا مسأله، رفتن به میدان تحقیق است که بسیاری از محققان و تحلیلگران پشت میزنشین بدون اینکه تماسی با میدان تحقیق داشته باشند و از ماهیت این پدیده و میدان آن آگاه باشند، راجع به آن مینویسند و به بحث و گفتوگو میپردازند و با تقلیل مسأله به چند متغیر سطحی و کلیشهای، سیستم و مفهوم «کولبری» را بازتولید و تکثیر میکنند؛ بهطوری که درنهایت مشروعیت آن نیز تأیید شود و فرآیندی باشد برای مفهومسازی آن به « خردهفرهنگ» یا « شغل»! از طرف دیگر، محقق اگر به میدان تحقیق هم برود و تنها به گفتههای بهاصطلاح کولبران گوش فرادهد دچار خطاهای هستیشناختی و معرفتشناختی میشود؛ بهطوری که خود کولبران نمیدانند در چه ساختار و موقعیت تاریخی و اجتماعی قرار دارند. یکی از افراد کولبر میگفت: «مجبورم کولبری کنم. کار و شغلی نیست، کولبری نکنم چکار کنم؟ نمیخواهم منت کسی را بِکشم، میخواهم با شرافت و کرامت زندگی کنم و دستم را جلوی کسی دراز نکنم.» در واقع اغلب کولبران این جملات و جملات شبیه به این را در جریان مصاحبههایم تکرار میکردند. جدا از اینکه آنان اذعان میکنند که مجبورند و به نحوی نهادها و ساختارهای مسؤل را نقد میکنند اما نمیدانند که باشرافت و کرامت زندگیکردن آنها در داخل یک سیستم نوین بردهداری تعریف و تحدید میشود و این تناقض و پارادوکس را تنها میتوان با تحلیل عمیق و ریشهای چرایی و چگونگی ایجاد این سیستم نوین و نقد و ساختارشکنی آن حل کرد. ادعای مقصردانستن افراد کولبر را ندارم بلکه آنان نیز قربانی این وضعیت هستند. نکته مهم دیگر، بازتولید و تکثیر این نوع سیستم بردهداری و مشروعیتدادن آن همراه با احساس مظلومیتنمایی و تأیید آن در رسانهها و شبکههای اجتماعی است؛ بهطوری که دو مفهوم «کُرد و کولبر» به صورت یک هویت تعریف شدهاند و مساوی با هم فرض میشوند و این از خود کولبری دردناکتر و اسفناکتر است. درنهایت با توجه به شناختی که از مسأله، عوامل و پیامدهای آن دارم، هر گونه مطالبهگری از نهادها و ساختارهای رسمی و مسؤل را بیفایده و حتی خطا میدانم و این نیز نوعی مشروعیتدادن به کولبری است؛ به طوری که در سخنان نمایندگان مجلس و دیگر مسؤلان، بارها شنیدهایم که خواستار سازماندهیکردن، بیمهکردن و شغل تعریفکردن پدیده کولبری بودهاند و هستند یا بارها خانوادههایی که یکی از اعضای آنان (کولبر) فوت(کشته) شدهاند، شکایتشان به نتیجه نرسیده است. معتقدم که باید واژه و سیستم «کولبری» را از قاموس اجتماعی و فرهنگی جامعه پاک کنیم و آن را از بن و ریشه از جامعه بزداییم و بهعنوان یک مسؤلیت و وظیفه انسانی این امر خطیر را انجام دهیم. منبع: روزنامه شهروند ۳۰ دی ۱۳۹۸ ✍️ سیروان محمودی، مدیر انجمن جامعهشناسی ایران- دفتر سردشت