صلاحالدین خدیو
خلوصی آکار وزیر دفاع ترکیه در پاسخ به سوال حاتم اوغولاری نماینده پارلمان از حزب دمکراتیک خلق ها که درباره اتهامات پیرامون استفاده از سلاح های شیمیایی و نقض حقوق بشر توسط ارتش ترکیه در اقلیم کردستان و مناطق کردنشین سوریه از وی سوال کرده، گفتە: نه تنها در ترکیه بلکه در هیچ جای دنیا جغرافیایی بنام کردستان نداریم!
مشخص نیست آقای آکار چگونه به نیابت از دولت های ایران و عراق هم صحبت کرده که در داخل کشورهایشان رسما دارای استان ها و مناطق جغرافیایی بنام کردستان هستند.
همچنین روشن نیست که نماینده کرد پارلمان ترکیه برای مجاب کردن وی چه گفته است، اما نمونه های تاریخی در این زمینه می توانند سرمشق خوبی باشند. زمانی که کسی از سر لجاج و عناد حقیقتی مسلم را منکر می شود، بهترین پاسخ، احتجاج از طریق عقل سلیم و به اصطلاح " شیر فهم کردن " است، مانند دو نمونه ذیل:
اواخر دهه شصت میلادی صدام مرد قدرتمند عراق برای مذاکره با کردها به قرارگاه کوهستانی ژنرال بارزانی در مجاورت مرز ایران رفته بود.
حبیب کریم، از کردهای فیلی متولد بغداد که آنزمان دبیرکل حزب دمکرات بود، از اعضای هیات کرد در گفتگو با صدام بود. در لحظه ای نفس گیر از مذاکرات صدام تعادلش را از دست داد و خطاب به آقای کریم گفت: اصلا تو کی هستی؟ من تو را نمی شناسم!
کنایه صدام به شیعه بودن کریم بود که از نگاه وی در ترکیب با کرد بودن، یک صورت بندی هویتی غیر قابل قبول و نابخشودنی می ساخت. همان زمان دولت عراق با انکار هویت کردهای شیعه و ایرانی الاصل خواندن آنها، با توقیف اموالشان آنها را در گروه های هزاران نفری اخراج و راهی ایران می کرد. دولت وقت ایران هم تحت نام معاودین به استقبال آنها می شتافت.
باری حبیب کریم در برابر آذرخش خشم صدام خود را نباخت و بلافاصله گفت: من نماینده نیرویی هستم که تو را از بغداد خلفا و افسانه های هزار و یک شب به این کوهستان پرت و پلا کشانده است!
وی با این پاسخ صدام مغرور و شقی را منکوب و وادار به سکوت کرد.
شش هفت سال قبل یک مقام امنیتی روس، یک جامعه شناس جوان و طرفدار حقوق اقلیت های جنسی را برای استنطاق به دفترش فرا خوانده بود. هنگامی که جامعه شناس مزبور می گفت کار من پژوهش درباره دگرباشان جنسی است، مسئول مربوطه بر آشفت و گفت: ما اساسا در روسیه دگرباش نداریم!
پژوهشگر موصوف در پاسخ می گوید: بله! زمانی در شوروی سابق رسما ازدواج و رابطه جنسی هم نداشتیم، ولی الان شما وجود دارید!
روشن است که آقای آکار با منطق پهپاد بیرقدار و جنگنده F16 انکار حقیقت مسلم کردستان را انکار می کند. اشکالی ندارد، سرمستی از قدرت مانند مستی ناشی از نوشخواری است. اما شب سرخوشی پایانی دارد و کله سحر نشانه و نوید آن است. ترکیه دهه ها با زور سرنیزه و قدرت ارتش، زبان کردی و وجود کردها را هم انکار می کرد، چه برسد به کردستان سیاسی و جغرافیایی. اما این سیاست همیشه یک پیامد مهم و ناگوار داشت: سایه سنگین ارتش روی سر اقتصاد و جامعه و سیاست و تبدیل سرزمین آناتولی به بهشت کودتاچیان.
خود آقای آکار که در جریان کودتای نافرجام پنج سال قبل، یک شب را در اطاقش محبوس شد و در واقع " وجود نداشت " نیک می داند، جنگنده هایی که راهی قندیل بودند تا ستاد پ.ک.ک را بمباران کنند، در آسمان آنکارا توقف و ستاد خلوصی آکار و دفتر اردوغان را زدند تا ترکیه اسلام گرا را معدوم و منطق قدرت خود را حاکم کنند. مقصود این است منطق طرد و انکار و اتکای بیش از حد به قهر و قدرت، به آسانی مستعد معکوس شدن است.
زمانی نه چندان دور اردوغان و آکار و همفکرانشان در همین ترکیه "رسما وجود نداشتند" و از قضا از طریق تاکید بر دمکراسی و تکثر گرایی به منصه ظهور رسیدند. اکنون اگر بخواهند نردبان ترقی خود را بشکنند تا هیچوقت از آن بالاها پایین نیایند، هیچ بعید نیست بار دیگر روزی فرا برسد که موجودیت شان بالکل انکار شود